خبرگزاری مهر-گروه دین و آئین-فاطمه کهربائی: در دیدگاه امام علی (ع) فلسفه حکومت، احیای حق، انهدام باطل و رساندن انسان از خاک به خداست. این آرمان والا جز با حکومت صالحان تحقق نمییابد. روشن است که امام باید کارگزاران خویش را از میان بهترینها و نخبگان انتخاب کند تا اشتباهات و انحرافات احتمالی به حداقل برسند. از این رو، نخستین اقدام حکومتی امام پس از بیعت مردم، جا به جایی و عزل و نصب وسیع مدیران اجرایی نظام پیشین بود. معیارهای امام (ع) برای انتخاب کارگزاران در ردههای گوناگون، برگرفته از متن دین و مورد رضای خدا و پیامبر اکرم (ص) بود. از این رو، در عهدنامه مالک اشتر برای هر صنفی از مسئولان حکومت، ویژگیهای خاصی را برشمرده است. یکی از مسائلی که در خصوص کارگزاران نظام اسلامی مطرح میشود پرسشهایی پیرامون الگوی مطلوب زندگی اقتصادی کارگزاران است.
با شریف لک زایی دانشیار گروه فلسفه سیاسی پژوهشکده علوم و فرهنگ اسلامی به گفتگو نشستیم که در ادامه حاصل آن را میخوانید:
شریف لک زایی در خصوص الگوی مطلوب زندگی اقتصادی کارگزاران نظام اسلامی در اندیشه اسلامی بیان داشت: در آموزههای دینی شاخصهای مختلفی مبتنی بر ارزشهای الهی مطرح شده است. از جمله مهمترین آنها عمل بر اساس این آموزهها است که در آن حلال بودن اموالی است که کارگزار نظام اسلامی کسب و بهره برداری میکند. از این رو است که بحث ساده زیستی نیز به عنوان یکی از مهمترین شاخصها مطرح شده است.
لک زایی ادامه داد: ساده زیستی صرفاً محرومیت از مواهب مادی زندگی منظور نیست که آن هم هست بلکه عدم تعلق به مادیات است. البته در اینجا دیدگاه دیگری نیز ممکن است مطرح باشد و آن اینکه سطح زیست کارگزار باید از سطح مطلوبی برخوردار باشد که انگیزهای برای دست اندازی به بیتالمال برایش فراهم نشود و یا از سو استفادههای احتمالی جلوگیری نماید. این ایده همان قدر که ایده ساده زیستی ممکن است اشتباه فهم شود، به نادرستی مورد توجه قرار میگیرد. اگرچه این ایده تا حدی میتواند صحیح باشد اما کارگزاری که درک درستی از زندگی عموم مردم نداشته باشد، طبیعتاً نخواهد توانست سیاستهای مطلوبی را وضع و اجرا نماید و اشتباه و خطا در آن راه خواهد یافت. افزون بر اینکه فاصله او با مردم روز به روز بیشتر میشود و این در نهایت به ناکارآمدی حکومت منتهی میشود.
وی با اشاره به مصادیق این سبک زندگی در سیره اهل بیت (ع) گفت: در نهجالبلاغه آمده است که حضرت برخی از کارگزاران خودش را مواخذه میکردند که چرا سر سفره ثروتمندان نشستید و با آنها نشست و برخاست داشتید هم به صورت مکتوب آنها را توبیخ میکردند و هم به صورت شفاهی که چرا در کنار محرومان نبودید و اجازه ندادید که محرومان در کنار شما باشند. این مصادیق قابلیت این را دارد که مورد استناد ما باشد و در بحث سبک زندگی کارگزاران نظام سیاسی به صورت الگو مطرح شود و مورد توجه قرار بگیرد.
لک زایی در خصوص متغیر بودن این شاخصه اظهار داشت: این شاخصها بر اساس شرایط و اوضاع اجتماعی ممکن است دست خوش تغییراتی بشود. در واقع شاخص ساده زیستی بر اساس شرایط عمومی اجتماعی مورد توجه است و طبعاً یک امر ثابت و لایتغیر نیست. اگر سطح زندگی عمومی ارتقا یابد، سطح زندگی کارگزار نظام نیز میتواند ارتقا مییابد. بنابراین مساله میتواند به صورت مختلفی سنجیده شود. هم چنان که در روایات داریم که افرادی به یکی از ائمه برخورد کردند در حالی که امام لباس خوبی تن شأن بوده یا وضعیت آراسته و مناسبی داشتند و برای این افراد سوال مواجه ایجاد شد که در زمان امام علی علیه السلام این گونه نبوده، شما چرا این گونه هستید که امام توضیح میدهند که بر حسب شرایط اینها میتواند تفاوت پیدا کند. بنابراین این تفاوت در سبک زندگی در آموزههای دینی هم آمده است. اگر یک زمانی همه ی جامعه اسلامی در محاصره بوده و مثل امروز تحریمهایی هست یا مضیقهای وجود دارد و معاش مردم مورد دستبرد کشورهایی مثل آمریکا قرار گرفته است، کارگزار ما هم باید این را لحاظ کند ولی یک وقتی در یک شرایط بهتری هستیم طبیعتاً اینها هم بر اساس عرف زمانه ارتقا پیدا میکند.
در دهه دوم و در دوره سازندگی که مانور تجمل مطرح شد و مردم به مصرف گرایی ترغیب شدند یک شکاف و فاصله بزرگی در سبک و الگوی زیست مردم و مدیران نظام ایجاد شد و البته برخی ویژه خواریها و وجود رانتها نیز در پیدایش این مساله دخیل بود
لک زایی در پاسخ به این پرسش که متولیان تبیین و ارائه این الگوها چه کسانی هستند خاطر نشان کرد: یک بخش از این مساله به فرهنگ عمومی جامعه باز میگردد. فرهنگ عمومی در نهادهای رسمی و غیر رسمی تعلیم و تربیت جامعه فراگرفته و با تعاملات و ارتباطات اجتماعی تعمیق مییابد. اما گذشته از این، بخشی نیز در قوانین جاری در جامعه باید لحاظ و اجرا شود که زیست کارگزار نظام با ابزارهای نامشروع بسط نیابد و سبک زندگی کارگزار نظام اسلامی به ناحق افزایش نیابد. بنابراین هم نظامات اجتماعی قوی باید وجود داشته باشد که با بهرهگیری از نظام تعلیم و تربیت اجتماعی بتواند به تولید و گسترش فرهنگ مطلوب در این زمینه اقدام کند. و هم اینکه نظامات سیاستی و مراقبتی و نظارتی باید با توجه به قوانین موجود بتوانند با ابزارهای لازم به مراقبت بپردازند. گذشته از این، تداوم ارزشهای انقلاب اسلامی و اصرار بر آن در سطح جامعه و توسط عموم نخبگان میتواند مهم تلقی شود. مسؤولیت در نظام اسلامی نباید طعمه تلقی شود و به کارخانه رانت برای عدهای خاص تبدیل شود.
وی در خصوص میزان توفیق در ارائه این الگوها بیان داشت: تقریباً میشود گفت بیشتر حرف و شعار بوده است. البته در دهه نخست پس از پیروزی انقلاب اسلامی این مساله بیشتر مورد توجه بود اما در دهه دوم و در دوره سازندگی که مانور تجمل مطرح شد و مردم به مصرف گرایی ترغیب شدند یک شکاف و فاصله بزرگی در سبک و الگوی زیست مردم و مدیران نظام ایجاد شد و البته برخی ویژه خواریها و وجود رانتها نیز در پیدایش این مساله دخیل بود. راه حل این مساله نیز در بازگشت به ارزشهای مطرح شده در انقلاب اسلامی است.
لک زایی در خصوص تهدیدهایی که در این مجال امکان تبدیل شدن به فرصت را دارند گفت: بزرگترین فرصت، همانا فرصت بسیار بزرگی است که انقلاب اسلامی برای همگان ایجاد کرد که در آن همه بتوانند سبک زندگی اصیل خود را بیابند و مطابق آموزههای دینی و ارزشهای مطرح شده در انقلاب اسلامی مانند عدالت رفتار نمایند. از این رو بازگشت به شعارها و اهداف اصیل انقلاب اسلامی در این زمینه بسیار کمک کننده است. افزون بر اینکه حمایت و پشتیبانی مردم نیز در این مسیر همراه است. مردم با دل و جان از کارگزار ساده زیست و مردمی حمایت و پشتیبانی میکنند. درواقع مردم تشخیص میدهند که کارگزار تراز انقلاب اسلامی کیست و چگونه باید زیست نماید.
نظر شما